Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


˙·٠•●♥حس زیبا ♥●•٠·˙

بگذار که در حسرت دیدار بمیرم

در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم

دشوار بود مردن و روی تو ندیدن

بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم

بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ

در وحشت و اندوه شب تار بمیرم

بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب

در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم

می میرم از این درد که جان دگرم نیست

تا از غم عشق تو دگربار بمیرم

تا بوده ام، ای دوست، وفادار تو بودم

بگذار بدانگونه وفاداربمیرم

 منو ميبينيد به من ميگن سيه بخت

به من نخنديد آي آدماي خوشبخت

منم يروزي روزگاري داشتم

جون بودم و عشقی به ياري داشتم

اين زمونست كه پيرم كرد

به لطف خودسيرم كرد

نفهمید چه جوری

وصله به زنجیرم کرد

ای زمونه چه قدر تو نامردی

چه ظلم بی حدی به من تو کردی