Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


˙·٠•●♥حس زیبا ♥●•٠·˙

 

 

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

زیر باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورده است، غم دل یا سم

آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت

روز میلاد همان روز که عاشق شده بود

مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسید

عاقبت روی تن شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد

واژه خسته که یک روز کبوتر شد و رفت

میپرسی حالت چطور است؟

اگر راست بگویم تو را میشکنم 

و

اگر دروغ بگویم خود را.....

من به شکستن  عادت کرده ام

تا مبادا خنده های تو ترک بخورند.

+نوشته شده در جمعه 18 اسفند 1391برچسب:عشق,دلشکستن,عادت,ترک,مبادا,ترسیدن,میپرسی,پرسش,حالت,راست,عکس زیبا,شعر عاشقانهع,جانسوز,اه,کارت پستال,ساعت22:23توسط وحید SODAGAR | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 68 صفحه بعد