Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


˙·٠•●♥حس زیبا ♥●•٠·˙

 میان دریای مهرت غرق شده ام

و در نوازش نسیم عاطفه ات

با تار نازک گیسوانم آهنگ وفا را می نوازم

در رفت و آمد لحظه های تلخ و شیرین زمان

تنها یک لحظه را تقدیمت خواهم کرد

آن لحظه که جز تو و پروردگار خوبم

کسی در قلب و روح من راه نخواهد برد.


نمی دانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید ...

دنیا پــــــُر شده از قاصدکهایی که 

راهشان را گـــــم می کنند ؛

نـــــــه میتوانی خبری دهی 

و نــــــــه خبری بگیری . . .

 

+نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:قاصدک,اخر,دلتنگی,کجا,دنیا,پر,راه,گم,خبر,متن زیبا,متن تنهایی,متن دلتنگی,شعر زیبا,شعر عکس زیبا,عکس تنهایی,ساعت9:46توسط وحید SODAGAR | |

نمي دانم چرا هروقتي كه راه زندگي هموار ميگردد

بشر تعقيرحالت مي دهدخونخوارميگردد

به وقت عيش ونوش مينوازد ساز بي ديني

به وقت تنگدستي مومن وديندار ميگردد

دراين دنيا كه حتي ابر نميگريد به حال ما

همه از ما گريزانند تو هم بگذر ازاين تنها

 

رفيقان يك به يك رفتند مرا با خود رها كردند

همه خود درد من بودند گمان كردم كه هم دردنند

اگر يار مرا ديدي به خلوت بگو اي بي وفا ای بی موروت

غم دادي غم خواري نكردي جوابت باشد به فرداي قيامت

پرواز چو ميکردم تو بال و پرم بودي

   هرجا که سفر کردم تو همسفرم بودي

      در غربت وتنهايي در مستي و هوشياري

     هر جا نظر کردم تو در نظرم بودي

   در خواب چو ميرفتم با ياد تو ميخفتم

    من خاک رهت بودم تو تاج سرم بودي

     در وحشت وترديدم ره را از تو پرسيدم؟

        در ظلمت شبهايم تو راه برم بودي

          در مهلکه دنيا از خصصم نترسيدم

            زيرا که به هر تيغي همچون سپرم بودي

               هر جا که سخن گفتم از عشق تو گفتم

                    هر راه که ميرفتم تو در گذرم بودي

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 68 صفحه بعد